منطقه اورامان که به زبان کردی روستای هورامان هم گفته می شود روستایی تاریخی در دل کوه های زاگرس در ناحیهی جنوب شرقی شهرستان مریوان، از توابع استان کردستان واقع شده است. نام این روستا از دو بخش «اورا» و «مان» تشکیل شده، که در لغت به معنی «سرزمین اهورا» است. البته در بعضی موارد این نام را «جایگاه خورشید» نیز معنی کردهاند. برخی نیز معتقند که «هورا» به معنای ابر و «مان» به معنی آمدن است پس مفهوم کلی روستای هورامان جایی می باشد که ابرها از آن می آیند.
بافت اصلی این روستا کوهستانی بوده و دارای دره های پر پیخ و خمی می باشد این منطقه دارای رودبارهای بیشماری است که زیبایی این روستا را دوچندان کرده است از جمله رودهایی زیبا سیروان و لیله هستند که در نقطه ای به نام درواله در مرز ایران و عراق بهم می رسند. یکی از چشمه های معروف این روستا که به رود سیروان می ریزد چشمه بلبل نام دارد.
هر چند منطقه اورامان از کوه های بلند ساخته شده است اما در ارتفاعات پایین تر شاهد جنگل های کم و بیش وسیعی خواهید که به این منطقه رنگ بهشت را داده است. پوشش جنگلی این ناحیه همچون پوشش عمومی رشتهکوه زاگرس بیشتر از درختان بلوط است. درختان دیگری مانند گلابیوحشی و زالزالک نیز به تعداد چشمگیری یافت میشود. این جنگلها از دیرباز تأمینکننده سوخت زمستانی اهالی منطقه بودهاند.این روستا به هزار ماسوله مشهور می باشد چرا که این روستا دارای معماری مانند روستای ماسوله پلکانی است حیاط هر خانه بام خانه دیگر است اما با وسعت بیشتر. معماری سنتی این روستا مبتنی بر سنگ بوده و در ساخت خانه های مسکونی از ملات به هیچ وجه استفاده نشده است. اکثر خانه ها دو طبقه می باشند.
با توجه به پیدا شدن آثار تاریخی با قدمتی ۱۲ تا ۴۰ هزار سال پیش در روستاهای هجیج ناو اسپریز در منطقه اورامان استان کردستانکه شامل ابزار های سنگی انسان های غار نشین و حتی استخوان های شکار شده حیوانات که بیشتر این استخوان ها متعلق به بز کوهی هستند و هم چنین بقاهایی مربوط به اجاق هایی که در غارها برپا می کردند کشف شده اند که همه اینها دارای قدمت و تاریخی مر بوط به دوران پارینه سنگی می باشند.
زبان اصلی مردمان منطقه اورامان کردی است و با گویش هورامی صحبت می کنند. هورامی دارای چند زیر شاخه شامل لهونی، تختی، بیسارانی، حلبچهای و شیخانی ومریوانی است. در مورد ماهیت گویش هورامی و جایگاه آن در گروه زبانهای شمال غربی ایران دیدگاهها گوناگون وجود دارد از جمله اُرانسکی که آنرا گونهای از گویشهای گورانی و زازا میداند اما طبق نظر مکنزی هورامی مانند دیگر گویشهای گورانی، دارای برخی مشخصات آوایی است که آن را به گویشهای مرکز ایران نزدیکتر میکند. اتنولوگ هورامی را در دسته زازا-گورانی جایی داده است؛ که زبانی مستقل از زبانهای کردی نیست.
مردم این دهکده پوشش زیبایی بر تن میکنند. مردها پیراهن میپوشند و پارچهای بهصورت عمامه دور سرخود میپیچند و کفشهایی به اسم کلاش (کلاش همان گیوه است) که با دست ساخته میشود، به پا میکنند. زنها هم لباسهایی بلند میپوشند و بر روی دوش خود قبا انداخته و طاس کلاه (طاس کلاه نوعی کلاه است) بر سر گذاشته و روسری را دور آن میپیچند.
یکی از آداب و رسوم جذاب این منطقه که هر ساله در آخرین چهارشنبه و پنجشنبه قبل از ۱۵ بهمن برگزار کننده آئین پیر شالیار است که بعضی از مورخان قدمت آن را هزار ساله میدانند. آئین باستانی پیرشالیار نماد عینی از مشارکت فعال مردم در مناسبتهای مختلف اجتماعی و فرهنگی است. در این آئین کودکان با در دست داشتن گردو هایی در مراسمی به نام مراسم کلاو روچنه در صبح چهارشنبه قبل از طلوع آفتاب در گرو ه های ۳ یا ۴ نفره به دم درب اهالی روستا رفته و با گفتن کلمه کاو روچنه حضور خود را اعلام می کنند سپس افراد صاحب خونه در قبال برداشتن جند گردو به کودکان تنقلات هدیه می دهند.
کودکان وظیفه تقسیم این گردوه در بین اهالی روستا را بر عهده دارند به نحوی که کودکان روستای اورامان صبح چهارشنبه و قبل از طلوع آفتاب به گروه های سه یا چهار نفری تقسیم شده و با حضور در درب منازل افراد و با درب زدن و گفتن کلمه کلاوروچنه حضور خود در محل را اعلام می کنند و سپس صاحب خانه نیز در قبال برداشت چند عدد گروه از کیسه کودکان به آنها تنقلات هدیه می دهد.
در صبح روز چهارشنبه مردم گوسفندان نذری خود را برای پیر شالیزار قربانی می کنند. تعداد گوسفندان قربانی به ۷۰ تا ۸۰ راس می رسد. گوشتهای قربانی را بین اهالی تقسیم کرده و با مقداری از آن نوعی آش به نام «ولوشین» تهیه میکنند و روز برگزاری مراسم آن آش نیز بین اهالی تقسیم میشود. مراسم در عصر روز پنجشنبه با شرکت اهالی روستا و افرادی از روستاها و شهرهای اطراف برگزار میشود این مراسم توام با برپایی سماع عرفانی به شکل دستهجمعی و نواختن دف است. یک هفته بعد از جشن، اهالی روستا بر سر مزار پیر شالیار برای دعا و نیایش جمع می شوند. و نان محلی ” گتمژگه “ در بین اهالی پخش می شود.
هنرهای سنتی از گذشته در بین مردمان کرد دواج داشته است . مردم اورامان با کرک نوعی بز به نام مه رهز یا مرغوز که دارای کرک پشم لطیفی است، شالهایی را به عرض ۲۵ سانتیمتر و طول تقریبی ۲۶ سانتیمتر میبافند که از نخ حاصل از آن پارچههایی تهیه شده که با آن لباس محلی مردان کرد، چوخه و رانک، بافته میشود. مردمان این روستا گیوه و ریسندگی نیز انجام می دهند.